روز چهارشنبه برای پیگیری کار مجوز مرکز مطالعات و پژوهش های فلکی ـ نجومی از وزارت علوم به تهران رفته بودم .
صبح آن روز نیز از قبل با دفتر آقای دکتر منصوری واقع در باغ لارک در شمال تهران هماهنگ کرده بودم تا دیداری هم با آقای دکتر داشته باشم و یکی دو پیشنهاد کاری را با ایشان درمیان بگذارم .
من قبلا هم با آقای دکتر دیدار داشتم اما این بار فرق میکرد . این یک دیدار کاری بود و اینکه برای یک دانشمند طرحی را در شآن شان ارائه دهی کار مهمی برایم بود .
مرکز قرار بود تا اولین کنفرانس آلودگی نوری و عوارض جانبی را برگزار نماید و ما میخواستیم رصد خانه ملی ایران از این کنفرانس حمایت کند .
همچنین پیشنهاد طرح جایزه بزرگ ملی ( یک میلیارد تومانی ) برای دانشمندان ایرانی را میخواستم برای آقای دکتر ارائه کرده و از ایشان برای اجرایی شدنش راهنمایی بگیرم و در صورت امکان از خود ایشان هم در اجرای طرح یاری بگیرم .
قرارم با آقای دکتر ساعت ۱۱:۳۰ بود اما ساعت ۱۰ به باغ لارک رسیده بودم . دفتر آقای دکتر در ساختمان آیینه که به نظرم ساختمان کوچک یک طبقه با ۴ یا ۵ اتاق آمد .
من گفتم که با آقای دکتر ۱۱:۳۰ قرار دارم و منتظر خواهم شد . از پشت پنجره بزرگ اتاق کوچک آقای دکتر داخل اتاق معلوم بود .
آقای امین تفرشی و یک نفر دیگر هم در اتاق بودند . صدای آقای دکتر به راحتی شنیده میشد . فکر میکنم در رابطه با واژه سازی نجومی گفتگو میکردند .
در حین انتظار آقای دکتر میرترابی هم آمدند و با هم احوال پرسی کردیم ایشان از چگونگی برگزاری مسابقه سراسری نجوم سوال کردند و من گزارش مختصری دادم ...
بالاخره ۳۰ دقیقه زودتر از موعد مقرر آقای دکتر منصوری که نشست شان تمام شده بود از من خواستند به اتاقشان بروم .
ابتدا توضیحاتی در رابطه با مرکز قم دادم و نوع کارمان در قم و اینکه ما به دنبال ایجاد رشته ایی مابین نجوم و علوم اسلامی به نام نجوم اسلامی هستیم ایشان سوالاتی پرسیدند و من برای بهره گیری بیشتر وقت پاسخ هایی اجمالی خدمتشان ارائه دادم .
سپس به توضیح طرح کنفرانس آلودگی نوری و عوارض جانبی پرداختم . ایشان به کلمه بین المللی آن ایراد داشتند ؛ گفتم که از چند انجمن و شرکت خارجی که در زمینه آلودگی نوری کار کرده اند میخواهیم دعوت کنیم . ایشان گفتند : اینکه چند نفر چشم آبی در برنامه حضور داشته باشند که برنامه بین المللی نمی شود !
قرار شد تا نکات مطرح شده مورد توجه قرار گیرد و پیشنهاد در هفته آینده کتبا برای آقای دکتر ارسال شود .
پیشنهاد جایزه بزرگ ایرانی را هم مطرح نمودم که فکر میکنم مورد توجه ایشان قرار گرفت و قرار شد تا در قم این پیشنهاد مورد بررسی قرار گیرد .
با نگاه های آقای دکتر به ساعت و جمع کردن میز کارشان متوجه شدم که باید به دیدار خاتمه دهم .
بعد از خارج شدن از باغ لارک به سمت وزارت علوم رفتم در وزارت علوم بعد از کلی معطلی جلسه توجیهی در رابطه با کار مرکز در دفتر مدیر کل گسترش مراکز پژوهشی برگزار شد و من شروع به توضیح کار مرکز پرداختم .
همکاری با کمیته مکان یابی رصد خانه ملی ایران ، همکاری با سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح و برخی تولیدات پژوهشی مرکز از مواردی بود که مورد توجه قرار گرفتند و انبوه برنامه های دیگر را برای این مرحله غیر قابل توجه دانستند ! عجیب است که برخی شخصیت های حقیقی حقوقی با کارهایی به مراتب سطح پایین تر ، برای خودشان موقعیت های بالایی را قائل هستند !
جدای از ترافیک سنگین تهران که واقعا عجیب است که تهرانی ها چطور با آن کنار آمده اند ( من که حدود ۱۸ سال در تهران زندگی کردم شرایط طوری نبود که از ترافیک در رنج باشم ) ملاقات با دکتر رضا منصوری فیزیک دان برجسته کشور و نیز برگزاری موفقیت آمیز یک جلسه تخصصی در وزارت علوم تمام خستگی های رفت و آمد به تهران را برطرف کرد .
امیدوارم به زودی نتایج پربرکت این روز نمایان گردد . انشاالله